زیستن در عصر ارتباطات و اطلاعات الزاماتی را میطلبد که چشمپوشی از آنها به منزله حرکت کردن در محیطی تاریک و مبهم است، اعمال مدیریت بر اطلاعات و ساماندهی آن بهصورت مجموعههایی از دانش و آگاهی هدفمند به معنی پذیرش و تن دادن به الزامات (عصر دانش) است.
امروزه در مباحث مدیریت و سازمان موضوعی نوینی تحت عنوان « مدیریت دانش » شکل گرفته است این عبارت گرچه کوتاه و مختصر است اما بیانگر پارادایم جدیدی در بسیاری از قلمروهای زندگی اجتماعی و اقتصادی است، سازمانها با استفاده از این پارادایم به تجدید سازمان می پردازند و امکانات و توانائیهای خود را به گونهای جهت دادهاند تا بتوانند در صحنه شدید رقابتی کنونی جهان از فرصت های بوجود آمده از رهگذر این موضوع بهره مند شوند. در اقتصاد نوین، منبع اصلی اقتصاد، دیگر سرمایه، نیروی کار، یا منابع طبیعی نیست بلکه دانش است. پویایی وتغییرات سریع محیط تجاری، مدیران را متوجه ساخت که مدیریت دانش بر اساس روشهای مدیریت داده واطلاعات، توسعه یافته است وسطحی بالاتر از پیچیدگی را در بر میگیرد.
جهان پس از گذار از انقلابهای مختلف شاهد انقلاب اطلاعاتی بوده است که در آن منبع ارزشمند خلق ثروت و درآمد دانش است و اهمیت یافتن آن در عصر دانایی موجب شکلگیری اقتصاد دانش محور شده است. الزامات اقتصاد دانش محور باعث ایجاد تغییرات گستردهای در ابعاد ساختاری و محتوایی سازمانها شده است، بهطوریکه ویژگیهای سازمان دانش محور اغلب متمایز از ویژگیهای سازمانهای سنتی و غیر دانشی است.
دانش بشری هر 33 سال دو برابر می شود. در حالیکه ظرفیت فکری انسانها هر 1.5 تا 3 میلیون سال دو برابر می شود. سازمانها نیز از انباشتگی دانش بی بهره نبوده اند به طوری که حجم اطلاعات در سازمانها و لزوم استفاده از آن در تصمیم های سازمانی طی دو دهه اخیر باعث ظهور پدیده ای بنام مدیریت دانش شده است.
دانش رسوب تفکرات در ذهن انسان است و همان اطلاعاتی هستند که جنبه ی علمی و کاربردی پیدا کرده باشند. دانش ترکیبی منعطف و قابل تبدیل از تجارب، ارزش ها، اطلاعات معنی دار و بینش های متخصصان است که چارچوبی برای ارزیابی و انسجام اطلاعات و تجارب جدید ارائه می دهد.
کسب اطلاعات در خصوص ویژگیهای دانش به اداره موثر آن کمک میکند. همانگونه که مدیران در صورت اشراف به ویژگیهای کارکنان تحت سرپرستی، احتمال بیشتری برای موفقیت در اداره آنان دارند، اشراف به ویژگیهای دانش نیز چنین خاصیتی خواهد داشت. در واقع سازمانها برای مدیریت دانش باید بدانند چه چیزی را دارند اداره میکنند.

از ویژگیهای زیر به عنوان ویژگیهای عمده دانش میتوان نام برد:
1. دانش، یک عمل انسانی و وابسته به انسان است. زیرا دانش در ذهن انسانها ایجاد میشود و رشد مییابد و در حقیقت نتیجه تفکر انسان است.
2. ارایه و توزیع دانش به رشد آن کمک میکند. دانش تنها دارایی شناخته شدهای است که وقتی دیگران در آن سهیم میشوند افزایش مییابد.
3. دانش سریعا ایجاد نمیشود. از جمله ویژگیهای دانش این است که بهصورت تدریجی ایجاد میشود و انباشتنی است. دانش گذشته در شکلگیری دانش جدید موثر است.
4. دانش به روشهای مختلفی ارایه می شود. روش ارایه دانش منحصر به فرد نیست. دانش در زمانهای مختلف، توسط افراد مختلف، در مکانهای مختلف و در روشهای متنوعی ارایه میشود. تسلط بر روشهای مختلف ایجاد و ارایه دانش، ظرفیت بیشتری در سازمان برای دستیابی به دانش دانشهای جدید ایجاد میکند.